دفتر دوم : انقلاب بهمن; زمینه های فکری و فرهنگی

دفتر دوم : انقلاب بهمن; زمینههای فکری و فرهنگی گفتار یکم: تأثیر انگیزههای دینی بر پیدایش انقلاب گفتار دوم: انقلاب ایران، پاسخ به کدام پرسش نظری، واکنش به کدام مسئله فرهنگی گفتار سوم: انقلاب ; پدیدهای قدسی و جلوهای رحمانی [116] [117] اشاره بحث از انقلاب را

دفتر دوم : انقلاب بهمن; زمينههاي فكري و فرهنگي

گفتار يكم: تأثير انگيزههاي ديني بر پيدايش انقلاب

گفتار دوم: انقلاب ايران، پاسخ به كدام پرسش نظري، واكنش به كدام مسئله فرهنگي

گفتار سوم: انقلاب ; پديدهاي قدسي و جلوهاي رحماني

[116] [117]

اشاره

بحث از انقلاب را ميتوان با بررسي علل و دلايل انقلاب پيگرفت; و علل را به عوامل عيني و خارجي بازگردانيد و دلايل را به عوامل ذهني، و بدينسان عوامل عيني و ذهني انقلاب را مورد تفسير و بازشناسي قرار داد. گرچه پارهاي از محققان، عوامل ذهني را نيز جزئي از علتها ميشمارند و آنرا به علل ساختاري فرو ميكاهند و يا پارهاي ديگر، همه علل و دلايل انقلاب را تنها در عوامل ذهني جستجو مينمايند و جايي براي عوامل عيني باقي نميگذارند.

گفتار حاضر با مطالعه انقلاب به مثابه پديدهاي فرهنگي و از منظر دلايل و انگيزههاي ديني، آغاز بحث را به تأمل در حكومت ديني مينشيند و با تلقي نمودن همه نظامهاي حكومتي در طول تاريخ به عنوان حكومتهاي ديني، حكومت در اسلام را در مفهوم ولايت (به مثابه مفهومي عرفاني) متجلي ميبيند. و ضمن تفسير شخصيت امام خميني به عنوان عارفي شيعي با تفكيك مفهوم ولايت به رحماني و شيطاني اين مفهوم را منتشر و موجود در همه اشكال حكومت در دنياي معاصر ميشناسد. آنگاه با بحث از حكومت صفويه به عنوان حكومت مركزي و فراگير شيعه و نيز تفسير مشروطه به مثابه رسوخ جريان لائيسيسم غربي و سكولاريسم به ايران، عوامل توقف و ركود ايران در سدههاي اخير را در هرج و مرج و ناامني صدساله و رواج اخباريگري در ميان روحانيت باز ميشناسد.

اين گفتار در فرازي ديگر، امام خميني و جنبش 15 خرداد را آغازگر مبارزه مثبت در ميان مردم ايران و نوعي رنسانس مذهبي تفسير نموده، با عطف نظر به حركت شهيد مطهري و دكتر شريعتي، سالهاي دهه پنجاه را زمان تفوق مذهبيها بر ديگر نيروها در دانشگاهها ميشناسد و برجسته شدن شعارهاي ديني را در اين سالها، نشانه هماهنگي انقلاب با گرايش فراگير جهاني به مذهب تلقي مينمايد. آنگاه با يادكردن از انقلاب به عنوان دگرگوني كامل و به مثابه

[118]

انقلاب عام فرهنگي و با تفكيك هويت ايراني از ماهيت فراگير اسلامي، انقلاب اسلامي را موجب تغيير زندگي تاريخي ايرانيان و آغاز يك انقلاب تاريخي ـ تمدني ـ و نه همانند انقلابهاي سياسي ديگر دنيا ـ تفسير مينمايد و آن را نسبت به انقلابهاي دموكراتيك داراي تباين ذاتي ميشمارد. پس از آن با تحليل روند تحولات در دهههاي اخير و نوع صفآرايي و طيفبندي نيروها در اين دوره از جمله; جريان روشنفكري، چپها و مذهبيون، دهه چهل و پنجاه را زمان ظهور حركتهاي اسلامي كه منجر به قدرتگيري مذهبيون و سرانجام پيروزي انقلاب از طريق فتح دلها به وسيله امام خميني گرديد تفسير مينمايد. فراز نهايي اين گفتار به بررسي ابعاد رهبري و ويژگيهاي خاص امام خميني، خصيصهها و انگيزههاي خاص انقلابيون، نسبت انقلاب با فرهنگ و تكنولوژي غرب، اقتضائات انقلاب مستمر تمدني 57، ظهور اسملطف الهي در انقلاب 57 و تأمل در چارچوب نظري ديدگاه اين گفتار، كه از آن با عنوان پديدارشناسي ياد ميشود، ميپردازد.

[119]


| شناسه مطلب: 78885